English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2588 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cease engagement U درگیری را قطع کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
Other Matches
heads up U در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
adding U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
add U اضافه کنید زیاد کنید
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
contention U درگیری
engagement U درگیری
contretemps U درگیری
engagements U درگیری
contentions U درگیری
involvement U درگیری
brake U قطع درگیری
braked U قطع درگیری
brakes U قطع درگیری
engagement U درگیری با دشمن
braking U قطع درگیری
engagements U درگیری با دشمن
brush with the law <idiom> U درگیری با قانون
disengagement U قطع درگیری
jaw clutch coupling U درگیری دندانه
rules of engagement U قوانین درگیری
self involvement U خود- درگیری
gear in U درگیری دو چرخ دنده
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
set to U مشت بازی درگیری
set-tos U مشت بازی درگیری
set-to U مشت بازی درگیری
break off position U نقطه قطع درگیری
catalytic U ترغیب کننده دشمن به درگیری
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
coupling U جفت شدگی اتصال درگیری
gear arrangment U نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
cease engagement U درگیری قطع هدف را تعقیب نکنید
engagement control U کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
gates U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
bully U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bullying U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
igo U علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
bullied U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
bullies U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
heading crossing angle U زاویه بین سمت مسیرهواپیمای رهگیر و هواپیمای هدف در لحظه درگیری
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
tied on U در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
scrambling U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
action report U گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
combats U نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
combat U نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
combated U نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
combating U نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
deleted U حذف کنید
deleting U حذف کنید
delete U حذف کنید
make a hurry U عجله کنید
vide infara U را نگاه کنید
keep at it U مداومت کنید
wait a second U تامل کنید
i say U نگاه کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
deletes U حذف کنید
hurry up U عجله کنید
dele U پاک کنید
oyez U توجه کنید
leontief table U نگاه کنید به :
have patience with me U با من حوصله کنید
oyez U گوش کنید
move out U حرکت کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
attention to orders U توجه کنید
hold hard U صبر کنید
accelerando کم کم تند کنید
push the door to U در راپیش کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
cautions U توجه کنید
cautioning U توجه کنید
repeats U تکرار کنید
suppose U فرض کنید
repeat U تکرار کنید
supposes U فرض کنید
supposing U فرض کنید
recive U مصرف کنید
caution U توجه کنید
cautioned U توجه کنید
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
out with him U اورا بیرون کنید
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
trails U هدف را تعقیب کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
trailed U هدف را تعقیب کنید
mayday U خطر کمک کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
trail U هدف را تعقیب کنید
maydays U خطر کمک کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
supra U ببالا نگاه کنید
sus.per coll U حلق اویزش کنید
wait a little U کمی صبر کنید
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
wait a second U اندکی صبر کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
NB U خوب دقت کنید
observe silence U سکوت را رعایت کنید
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors U پرچم را تعویض کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
try and came U کوشش کنید که بیائید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
opened U مروحه را باز کنید
chains U مراجعه کنید به CATENA
drop track U تعقیب را قطع کنید
do good to others U بدیگران نیکی کنید
opens U مروحه را باز کنید
chain U مراجعه کنید به CATENA
avast U ایست توقف کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
open U مروحه را باز کنید
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
Every day that you go unheeded, you need to count on that day U هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Enter it in the books . U آنرا دردفاتر وارد کنید
Can you find your way out? U راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Wont you have sweets (candies) U شیرینی میل نمی کنید ؟
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
Do you feel hungry? U شما احساس گرسنگی می کنید؟
Line up the children in order of height. U بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Erase ( clean ) the blackboard. U تخته سیاه راپاک کنید
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
up with it! U بلندش کنید بگذاریدش بالا
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
clear and hold U منطقه را پاک و حفظ کنید
record firing U عناصر تیر را ثبت کنید
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
o bey your parents U والدین خودرا اطاعت کنید
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
strangle U یاد شده را خاموش کنید
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
Follow signs for York. به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2مهرآسا
1ICR
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1confinement factor
1A donkey was lame so the man leading him was mocked for not using him,so he rode the donkey and was told he was cruel for riding a lame donkey.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com